معنی کردن، فرستادن، مخابره کردن، ارسال، انجام سریع کشتن، شتاب، پیغام گسیل، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه ,, معنی کردن، فرستادن، مخابره کردن، ارسال، انجام سریع کشتن، شتاب، پیغام گسیل، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه پ, معنی lcbj، tcsتاbj، koاfci lcbj، اcsاg، اj[اk scdu laتj، aتاf، /dyاk ;sdg، ;sdg bاaتj، ;sdg lcbj، اuxاk bاaتj، cmاji ,, معنی اصطلاح کردن، فرستادن، مخابره کردن، ارسال، انجام سریع کشتن، شتاب، پیغام گسیل، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه ,, معادل کردن، فرستادن، مخابره کردن، ارسال، انجام سریع کشتن، شتاب، پیغام گسیل، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه ,, کردن، فرستادن، مخابره کردن، ارسال، انجام سریع کشتن، شتاب، پیغام گسیل، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه , چی میشه؟, کردن، فرستادن، مخابره کردن، ارسال، انجام سریع کشتن، شتاب، پیغام گسیل، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه , یعنی چی؟, کردن، فرستادن، مخابره کردن، ارسال، انجام سریع کشتن، شتاب، پیغام گسیل، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه , synonym, کردن، فرستادن، مخابره کردن، ارسال، انجام سریع کشتن، شتاب، پیغام گسیل، گسیل داشتن، گسیل کردن، اعزام داشتن، روانه , definition,